نقد فیلم قانون مورفی ساخته رامبد جوان ؛ فیلمسازی از روی شکم سیری
فیلم جدید رامبد جوان حاصل همکاریاش با آقای محمد شایسته در مقام تهیهکننده است. فیلمی که به واسطه سکانسهای اکشن احتمالاً هزینه قابل توجهی روی دست تهیهکننده گذاشته است.
دوات آنلاین-قانون مورفی جدیدترین فیلم آقای رامبدجوان در مقام کارگردان است که این روزها درحال اکران در سینماهاست. فیلم جدید رامبد جوان حاصل همکاریاش با آقای محمد شایسته در مقام تهیهکننده است. فیلمی که به واسطه سکانسهای اکشن احتمالاً هزینه قابل توجهی روی دست تهیهکننده گذاشته است.
تا قانونمورفی
رامبد جوان با حضور در سریالهای «همسران» و «خانه سبز» که جزو پرطرفدارترین مجموعههای دهه70 تلویزیون است، توانست بهعنوان یک استعداد جدید در حوزه بازیگری-بهویژه طنز- شناخته شود و تا مدتها شخصیت معروفش یعنی «فرید جینگلبرد» بر سرزبانها باشد. جوان چند سال بعد، کارگردانی چهار مجموعه تلویزیونی به نامهای «گمگشته»، «نشانی»، «مسافران» و «توطئه فامیلی» را بهعهده داشتهاست. مجموعه «گمگشته» به نویسندگی سیدسعید رحمانی و علیرضا کاظمیپور در ماه رمضان سال۱۳۸۰ از سیما پخش شد و توانست بهطور رسمی موج مجموعههای پربیننده رمضانی را به راه بیندازد. این بازیگر در سال83 با «اسپاگتی در هشت دقیقه» اولین فیلمش را ساخت و توانست خروجی قابل قبولی را برای مخاطبان به تصویر بکشد.
او پنج سالی را به بازیگری پرداخت و فیلمی نساخت تا این که در سال88 «پسرآدم، دخترحوا» را کارگردانی کرد و توانست با استقبال زیاد مخاطبان و حتی منتقدان همراه شود. جوان بلافاصله در سال89 «ورود آقایان ممنوع» را ساخت و با استفاده از برگ برندهاش-رضا عطاران- و البته قصه جذاب، بار دیگر موفق باشد. پس از دو فیلم موفق، جوان نهتنها بهعنوان یک بازیگر کمدی که حتی بیشتر بهعنوان یک فیلمساز جدی در ژانر کمدی شناخته شد؛ فیلمسازی که فیلمهایش نه مانند «شانه تخممرغیها» نازل بود و نه مثل کمدیهای فیلمفارسی غیراخلاقی! از این دوره به بعد و به واسطه ساخت این دو فیلم موفق، رامبد جایگاه مستحکمی در سینما بهدست آورد؛ اما این پایان راه نبود. جوان مجموعه «خندوانه» را برای تلویزیون ساخت و روزبهروز مخاطب بیشتری کسب کرد.
مخاطبانی که خندوانه را میدیدند؛ اما درکنارش رامبد هم برایشان محبوبتر از قبل میشد. رامبد که بهطور جدی درگیر تولید خندوانه شده بود، ترجیح داد چند سالی را در سینما کارگردانی نکند و فقط در چند فیلم بازی کند؛ از بازی در ژانر کودک تا پلیسی و... را در این چند سال تجربه کرد و حتی برای بازی در «گناهکاران» سیمرغ بهترین بازیگر مکمل نقش مرد در سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر را بهدست آورد، اما مجری برنامه خندوانه طاقت نیاورد و باز هم سراغ فیلمسازی رفت.
او در سال95 به همراه همسرش، «نگار» را ساخت. «نگار» فیلمی بود که برخلاف تولیدات قبلی رامبد کمدی نبود و تلفیقی از فضای جنایی، فانتزی و سوررئال بود که نتوانست به اندازه فیلمهای قبلیاش رضایت مخاطبان را بهدست بیاورد. حالا در سال97، رامبد جوان بازهم فیلمی ساخته و البته اینبار به ژانر کمدی بازگشته است. «قانون مورفی» فیلمی است که باید از جهات مختلف بررسیاش کرد.
فانتزی بازی
رامبد جوان را در سالهای اخیر باید در دو شخصیت متفاوت از هم تعریف کرد؛ در خندوانه و در سینما! دو سال پیش و در زمان اکران «نگار» در گزارشی نوشتیم که گویا رامبدجوان حس کرده بهواسطه حضورش در خندوانه، چهرهای عامی و ساده پیدا کرده و برای اثبات آن روی دیگرش به سراغ سینما میرود.
گویا در ساخت «نگار» با آن بازیهای فرمالیستی و گندهگوییهایش میخواهد بگوید مردم ایران! من فقط یک برنامهساز شوخ و دستیافتنی نیستم؛ من روی دیگری هم دارم که فیلمسازی جدی، روشنفکر و خاص است! اما در زمان اکران «نگار» برخی گفتند که باید این فیلم را در مسیر معمول رامبد دانست و فیلمی که جنبهای تجربی برایش دارد؛ اما حالا و با ساخت «قانون مورفی» میتوان فهمید که اتفاقاً «نگار» صرفاً یک تجربه نبوده و این، رویه مشخص کارگردان موفق سالهای پایانی دهه هشتاد است.
«قانون مورفی» فیلمی است که میخواهد متفاوت باشد؛ بهوضوح در دایره سلایق کارگردانش- با توجه به علاقه ویژهاش به فانتزی- تعریف میشود. اما آیا توانسته فیلمی کمدی با فضای فانتزی باشد که سر و ته داشته باشد؟ «قانون مورفی» با سکانس تعقیب و گریز پلیس با یک دلقک آغاز میشود. سکانسی که به لحاظ تعقیب و گریز شهری و جلوههای ویژه رایانهای کاملاً فراتر از تراز معمول سینمای ایران قرار میگیرد؛ اما همین سکانس چشمنواز در جاهایی-ازجمله پلان آویزان شدن پلیس از خودرو- طولانی و کشدار میشود.
پس از این سکانس شخصیت اصلی فیلم با بازی آقای امیر جدیدی که گویا آدم بدبیار و سبکمغزی است به درخواست دوست و همکار سابقش به شمال میرود تا فرزند دوستش که ربوده شده را نجات دهد. از همان سکانس اول مشخص میشود که فضای کار تا حدودی فانتزی و به دور از واقعیت جاری است، اما مگر با نمایش یک دلقک با ماشین عجیب و غریب در حال فرار، یک فیلم فانتزی میشود؟ در ژانر کمدی گونههای مختلفی وجود دارد که هریک شکل و شمایل خاص خودشان را دارند. «کمدی بزن بکوب» یا در اصطلاح «اسلپ استیک» یکی از اینگونههاست. در زیرساخت تمامی فیلمهای استنلی لورل و اولیور هاردی گونههای کمدی بزن بکوب وجود دارد؛ روندی که در آن خنداندن بیننده با اعمال زد و خورد خندهدار یا خشونتهای سطحی همراه است. صحنههایی را به یاد آورید که هاردی و لورل در آن با کاراکتری دیگر روبهرو میشوند و قدمبهقدم به او اذیت و آزار میرسانند.
گذاشتن تخم مرغ در کلاه طرف مقابل، ضربه زدن به ساق پا که در این یکی لورل تبحر خاصی داشت و... از این دست است، اما گونه بعدی کمدی «دیوانهوار» است. در این ارتباط، ممکن است همان طنز هتاک و پر از متلک به همراه کمدی شلوغ بزن بکوب بهحد اعلا برسد؛ یعنی جنون در این کمدی دقیقاً مشاهده شود.
در این گونه، آنچه از آن بهعنوان انگارههای زیرساختی و معناشناختی طنز نام برده میشود، روندی را طی میکند که در آن طنز هنگام روی دادن موقعیتهای مسخره، همراه کاراکترهایی که بهطرزی اغراقآمیز حضور یافتهاند، شکل میگیرد.
با تعریف دو گونه فوق باید فیلم جدید رامبد جوان را تلفیقی از بزن و بکوب، دیوانهوار و درجاهایی طنز کلامی دانست؛ هرچند که همه اینگونهها برای خودشان مؤلفههای استانداردی دارند که «قانون مورفی» تنها تکهای از آن بهره برده است. «قانون مورفی» به قدری تهی از قصه، شخصیتپردازی و موقعیتسازی است که مخاطب گمان میکند فیلمنامه این فیلم نهایتاً در سه یا چهار صفحه جمع شده است! فانتزی شاید بهمعنای ساختارشکنی باشد؛ اما قطعاً به معنی فاقد منطق بودن نیست. گویا رامبد جوان چند سکانس-با ایدهبرداری از نمونههای خارجی- در ذهنش طراحی کرده و به بهانه آنها فیلمی ساخته است.
اگر از چند دیالوگ جنسی فیلم -که این روزها در سینمای ایران عادی شده- بگذریم، بقیه شوخیهای کلامی دمدستی و عقبتر از جامعه و حتی فیلمهای قبلی خود رامبد است. رفتوآمدهای طولانی از جایی به جای دیگر، درگیریهای اغراقشده و بازیهای سطحی-حتی توسط خود رامبدجوان- از «قانون مورفی» فیلمی ساخته که شاید چند میلیاردی بفروشد؛ اما قطعاً در کارنامه حرفهای کارگردانش نقطه درخشانی نخواهد بود.
فیلم آخر مجری خندوانه این تصور را پدیدار میکند که انگار، رامبد که هم شهرتش و هم درآمدش را دارد، سطح دغدغهاش در سینما به فانتزیبازی تقلیل پیدا کرده و از روی شکمسیری گاهی فیلمی هم میسازد! آقای جوان در روزهای گذشته خطاب به برخی از منتقدان فیلم تعابیری مثل: « به کسی ربطی ندارد، غر میزنند، حسودند، نادانند و...» استفاده کرده است؛ امیدواریم مجری خندهرو برنامه خندوانه کمی تحملشان را بیشتر کنند و منتقدان فیلمشان را دشمن نپندارند.
منبع: صبح نو
12jav.net