از خیانت به همسرم پشیمانم

دوات آنلاین-مردی که به همسرش خیانت کرده است بعد از این‌که از این کار پشیمان شد به مرکز مشاوره پلیس خراسان رضوی مراجعه و داستان زندگی‌اش را این طور تعریف کرد:

 

زندگي ام از هم پاشيده بود . يك روز تعطيل كه مي رسيد و به ميهماني خانوادگي مي رفتيم غم و غصه به جانم مي نشست.

 

همسرم روی اعصابم راه مي رفت و شور ماجرا را در مي آورد. او با خانواده من رابطه اي نداشت و دنبال بهانه مي گشت از يك پر كاه، كوه بسازد.

 

آخرين باري كه خانه پدرم رفتيم ناراحت شده بود كه چرا مادرم سردرد بوده و براي چه  سر سفره نهار، اول غذا را به همسر برادرم تعارف كرده است.

 

مانده بودم از دست او چه كار كنم. برايم سوال بود چه طور وقتي وقتي به خانه پدرش مي رفتيم  و با اعضاي خانواده اش بود خنده از چهره اش پاك نمي شد و شاد و سرحال بود.

 

اما لحظه اي كه به خانه پدر يا خواهر و برادرم مي آمد رفتارهايي نشان مي داد كه همه را از خودش  بيزار مي كرد. براي همين اشتباه ها و بدخلقي هايش اين اواخر روزهاي تعطيل او رادر خانه تنها مي گذاشتم و به ديدن خانواده ام مي رفتم.

 

بعد هم عكس هاي دسته جمعي با پدر، مادر، خواهر و برادرم را روي فضاي مجازي منتشر مي كردم  تا حرصش را بيشتر در بياورم.

 

اين حالت، اولين گام براي شدت گرفتن فاصله هاي عاطفي مان بود. همسرم به ظاهر وانمود مي كرد  برايش مهم نيست كه تنهايش مي گذارم. اگر چه او هم بدون اجازه من، يكي دو بار خانه پدرش رفته بود.

 

متاسفانه خانواده همسرم  به جاي آن كه راهنمايي اش كرده و علت اين جدايي هاي خطرناك را بررسي كنند، از دخترشان حمايت مي كردند و پشت سر من بد و بيراه مي گفتند كه دامادشان اخلاق و معرفت ندارد.

 

در اين شرايط من وقتي در خانه بودم بيشتر وقتم را به پرسه زني در فضاي مجازي صرف مي كردم  و سرم توي گوشي بود.

 

متاسفانه با خانمي كه از آشنايان دور بود و به تنهايي زندگي مي كرد ارتباط مجازي برقرار كردم. روزهاي اول قرار گذاشتيم همدم تنهايي هم باشيم و هر وقت دل مان گرفت درد دل كنيم.

 

اما اين رابطه خيلي زود به يك دل بستگي عاطفي تبديل شد، زن جوان بعد از آن كه سير تا پياز زندگي ام را برايش تعريف كردم، لحن كلامش عوض شد.

 

به خودش اجازه مي داد درباره زندگي ام اظهار نظر كند حالا ديگر مشكلات زندگي ام قوز بالا قوز شده بود چرا كه يك نفر ديگر هم به جز همسرم برايم امر و نهي مي كرد و اگر به حرفش گوش نمي دادم خط و نشان مي كشيد كه آبرويم را به بازي مي گيرد.

 

تازه فهميدم رو دست خورده ام  و بالاخره به هر بدبختي بود با اين زن قطع ارتباط كردم. اگر چه او موضوع را به همسرم اطلاع داد  و آتش  به جان زندگي ام انداخت.

 

همسرم براي اين اشتباهي كه مرتكب شده بودم آبرو و حيثيتم را جلوي خانواده اش و پدر، مادر، خواهر و برادرم به باد داد. هر چه قسم مي خوردم اين رابطه فقط در فضاي مجازي بوده و من به اشتباه خودم پي برده ام فايده اي نداشت.

 

ما براي يك مسافرت كوتاه، چند روزي به مشهد آمديم. مي خواستيم حال و هواي مان عوض بشود؛ همسرم مثل ريگ پول خرج مي كرد و وقتي تذكر مي دادم حساب دخل و خرج را داشته باشد سر و صدا راه انداخت كه پول جمع كنيم تا تو براي ديگران ولخرجي كني و ...

 

 با شنيدن اين حرف ها از كوره در رفتم  و ديگر نتوانستم خودم را كنترل كنم.  دعواي مان شد، او قهر كرد و به كلانتري رفت. گفت وگوي كوتاهي با كارشناس مشاوره كلانتري انجام داديم. ما هر دو اشتباه كرده ايم. بايد اختلاف ها و مشكلات خود را منطقي و با مشورت درست و صحيح حل و فصل كنيم.

 

گفتگو با كارشناس

درباره اين ماجرا نظر يكي از مدرسان مهارت هاي زندگي را جويا شديم. دكتر «سيد مجيد موسوي راد» گفت: ازدواج یعنی زوج شدن، دوتایی شدن، و این به معنی لزوم تعدیل انتظارات و خواسته هاست.

 

از سوی دیگر گاهی اوقات افراد متوجه ضعف ها یا مشکلات روانشناختی خود نمی شوند. رئيس مركز مشاوره آرامش پليس خراسان رضوي افزود: همچنان که در اين مطلب خوانديم  فرد معتقد است که چون ظرف غذا را اول به او نداده اند، کار بدی انجام شده است (اما تفسیر روانشناختی این موضوع این است که این فرد احساس حقارت شدیدی را تجربه می کند) آیا واقعا تاخیر در گذاشتن ظرف غذا موضوعی برای عصبانیت است؟ آیا ارزش یک انسان وابسته به دیر و زود گذاشتن یک ظرف غذاست؟

 

وي گفت: از سوی دیگر یکی از روش های معیوب رفع تعارض زوجین که آسیب های متعددی را به دنبال دارد، ترک یکدیگر به علت پیشگیری از تضاد و اختلاف است. که این نوع رفتار دقیقا باعث تشدید اختلافات در درازمدت و ایجاد مشکلات دیگر همچون موارد بالا می شود.

 

درواقع اين رفتارهاي اشتباه  باعث می شود که مشکلات نه تنها در درازمدت حل نشوند بلكه در طول زمان پيچيده و افزوده شده و در نهایت منجر به انفجار و ایجاد آسیب نهایی می شود.اين مشاور خانواده گفت: اختلاف در ذات زندگی زناشویی وجود دارد ولی مهم چگونگی رفع آن است.

 

یک سوال اساسی و مهم

اگر همسر فرد در کلیه مهمانی های خانوادگی شرکت می کرد و کنار همسرش می بود چه اتفاقی می افتاد، حداقل اصل رابطه زناشویی آنها تخریب نمی شد (هرچند این روش چندان راهگشای حل مشکل نبود).

 

این زوج جوان نیازمند افزایش خودآگاهی خودشان هستند و ضمن آن كه می بایست مهارت های ارتباط موثر و حل مسئله را نیز بیاموزند.

 

نويسنده: غلامرضا تديني راد – كارشناس رسانه – معاونت اجتماعي پلیس خراسان رضوي

12jav.net