2024/04/27
۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
اعترافات مردی که زن مورد علاقه اش را کشت

اعترافات مردی که زن مورد علاقه اش را کشت

مرد جوان می گوید وقتی فهمید زن مورد علاقه اش تصمیم به قطع ارتباط گرفته است، دست به جنایت زد.

دوات آنلاین -مرد تحصیلکرده وقتی با جواب رد از سوی نامزدش روبه‌رو شد، او را با چاقو به قتل رساند و شروع به مسافرکشی کرد.

 

به گزارش روزنامه جوان، ساعت ۱۶:۳۰ عصر روز چهارشنبه چهارم مردادماه مردی در تهران با اداره پلیس تماس گرفت و گفت زن مورد علاقه‌اش را با چاقو در آپارتمان مسکونی‌اش در محله نظام‌آباد زخمی کرده‌است و سپس تلفن را قطع کرد.

 

در حالی که بررسی‌ها درباره این تماس آغاز شده‌بود، مأموران پلیس تهران با تماس شهروند دیگری روبه‌رو شدند که او هم زخمی‌شدن زن جوانی را در آپارتمان مسکونی حوالی منطقه نظام‌آباد اعلام کرد. این زن وحشت‌زده به مأموران پلیس گفت که زن همسایه‌شان داخل پله‌های آپارتمان مسکونی‌شان با چاقو زخمی شده و به نظر می‌رسد جان در بدن ندارد.

 

بدین ترتیب مأموران کلانتری ۱۲۷ نارمک به آدرس اعلام شده اعزام شدند و در پله‌های طبقه همکف آپارتمان مسکونی با پیکر نیمه جان و خونین زن ۳۷ ساله‌ای به نام مهرانه روبه‌رو شدند و او را برای نجات جانش با آمبولانس به بیمارستان امام‌حسین (ع) منتقل کردند.

 

نخستین بررسی‌ها حکایت از آن داشت ضارب مرد جوانی به نام کامران است که چند سالی است به خانه مهرانه رفت و آمد دارد و راننده تاکسی اینترنتی است.

 

همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، تیم پزشکی به مأموران پلیس خبر دادند تلاش برای نجات جان زن جوان نتیجه‌ای نداده و وی بر اثر شدت خونریزی به کام مرگ رفته‌است. با اعلام خبر قتل زن جوان، پرونده وارد مرحله‌ای تازه شد و قاضی وحید ناصری، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.

 

تیم جنایی در نخستین گام از همسایه‌ها تحقیق کردند. یکی از همسایه‌ها گفت: «مهرانه در این آپارتمان تنها زندگی می‌کرد، اما مرد جوانی به نام کامران که راننده تاکسی اینترنتی است به خانه او رفت و آمد داشت و به گفته خودش قرار بود با هم ازدواج کنند. لحظه حادثه داخل خانه بودم و متوجه صدای درگیری مهرانه با مردی شدم. لحظاتی بعد صدای دلخراشی به گوشم رسید و وقتی از خانه بیرون آمدم با بدن خونین مهرانه روی پله‌ها روبه‌رو شدم که با چاقو زخمی شده‌بود. همان لحظه دیدم کامران وحشت‌زده از ساختمان فرار کرد.»

 

مأموران پلیس در ادامه دوربین‌های مداربسته محل حادثه را مورد بازبینی قرار دادند و متوجه شدند اظهارات همسایه‌ها درست است. دوربین‌ها لحظه درگیری کامران با زن جوان و لحظه فرار او را ضبط کرده‌بودند. بررسی‌ها نشان داد لحظه حادثه کامران سراسیمه از ساختمان مسکونی خارج و سوار بر خودرویش از محل دور شده‌است. بنابراین همزمان با انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی، مأموران پلیس کامران ۴۷ ساله را به عنوان مظنون به قتل تحت‌تعقیب قرار دادند، اما چهار ساعت بعد با خبر شدند متهم به کلانتری رفته و با اعتراف به قتل، خودش را تسلیم پلیس کرده‌ است.

 

متهم پس از انتقال به دادسرای امور جنایی تهران مقابل قاضی وحید ناصری با اظهار پشیمانی به قتل زن مورد علاقه‌اش اعتراف کرد. متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

 

قتل به خاطر عشق زیاد

متهم مردی تحصیلکرده است که مدعی است عاشق مقتول بوده و وقتی متوجه شده مهرانه قرار است رابطه‌اش را پس از چهار سال با او قطع کند، عصبانی می‌شود و او را به قتل می‌رساند.

 

*کامران سابقه داری؟

نه سابقه‌ای ندارم. من تحصیلکرده‌ام و قبلاً سرم به درسم گرم بود و بعد هم مشغول در آوردن یک لقمه نان بودم.

 

*چه رشته‌ای تحصیل کردی؟

من فوق لیسانس ادبیات فارسی دارم.

 

*گفته بودی مسافرکشی می‌کردی؟

بله شش سال قبل به خاطر بیکاری به تهران آمدم. در رشته تحصیلی‌ام کاری پیدا نکردم و به اجبار راننده تاکسی اینترنتی شدم و روز‌ها با خودرویم کار می‌کردم و شب‌ها هم داخل خودرو می‌خوابیدم.

 

*چطور با مهرانه آشنا شدی؟

چهار سال قبل او درخواست تاکسی اینترنتی داد و قرعه به نام من افتاد و او را سوار کردم. در طول مسیر او با من حرف زد و به من گفت که مجرد است و تنها زندگی می‌کند. من هم به او گفتم تحصیلکرده‌ام، اما به خاطر بیکاری مسافرکشی می‌کنم. آن روز شروع آشنایی بود و بعد از آن تا چند روز قبل از حادثه با هم ارتباط داشتیم.

 

*چرا چند روز قبل از حادثه ارتباطت با او قطع شد؟

من ارتباطم را با او قطع نکردم. من عاشق او بودم و قرار بود با هم ازدواج کنیم. آنقدر به او وابسته بودم که دوری از او برای من غیر‌قابل‌تحمل بود. من تمام زندگی‌ام را به پای او ریخته بودم و در این مدت هر چه درآمد داشتم که حدود ۷۰ میلیون تومان می‌شد در اختیار او قرار داده‌بودم تا سرمایه‌گذاری کند، اما چند روز قبل متوجه شدم او می‌خواهد رابطه‌اش را با من قطع کند.

 

*پس شما به خاطر طلبت او را به قتل رساندی؟

نه. من عاشق او بودم و البته وقتی فهمیدم او می‌خواهد رابطه‌اش را قطع کند، تصمیم گرفتم با او حرف بزنم و اگر راضی به ازدواج با من نشد، حداقل پولم را از او بگیرم.

 

*از کجا فهمیدی او می‌خواهد رابطه‌اش را قطع کند؟

این اواخر از حرف‌هایش معلوم بود. چند روز قبل به من گفته بود می‌خواهد به مسافرت برود، اما از طریق همسایه‌هایش فهمیدم به من دروغ گفته و در تهران است. با او تماس گرفتم، تا با هم صحبت کنیم، اما او آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت دوست ندارد مرا ببیند و رابطه من و او تمام شده‌است.

 

*بعد از حرف او تصمیم به قتل گرفتی؟

نه. خیلی عصبانی شدم و تصمیم گرفتم به زندگی خودم پایان دهم، به همین‌خاطر چاقویی تهیه کردم و می‌خواستم به ساختمان نیمه‌کاره‌ای بروم و خودکشی کنم، اما دوباره تصمیمم عوض شد و با مهرانه تماس گرفتم و با خودم گفتم شاید بتوانم او را به ازدواج با خودم راضی کنم یا حداقل پول‌هایم را بگیرم. سپس با او تماس گرفتم و او هم قبول کرد جلوی خانه‌اش بروم. وقتی زنگ خانه‌اش را زدم، جلوی در آمد. هر چقدر التماس و اصرار کردم فایده‌ای نداشت و گفت تصمیمش را گرفته‌است و نمی‌خواهد با من ارتباط داشته‌باشد که عصبانی شدم و با چاقو او را زدم.

 

*بعد کجا رفتی؟

ترسیدم، فرار کردم، اما قصد قتل نداشتم و به همین خاطر بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتم و موضوع را خبر دادم تا نجاتش دهند. پس از آن هم با خودرویم چند مسافر جابه‌جا کردم تا اینکه فهمیدم مهرانه فوت کرده‌است.

 

*چطوری متوجه شدی؟

با یکی از همسایه‌ها ارتباط داشتم و او به من گفت که مهرانه در بیمارستان فوت کرده‌است. همان لحظه عذاب وجدان به سراغم آمد و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم.

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.